کد خبر: 1335371
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۰
رضا بهبودی از تجربه حضور در مستند «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» می‌گوید
ما از ناحیه کتابخوان‌های جدی  به فرهنگ مطالعه ضربه زدیم!  مستند «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» با محوریت زندگی ذبیح‌الله منصوری در نوزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمده و توانسته است از زندگی این نویسنده و مترجم رمزگشایی کند

جوان آنلاین: مستند «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» با محوریت زندگی ذبیح‌الله منصوری در نوزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمده و توانسته است از زندگی این نویسنده و مترجم رمزگشایی کند. رضا بهبودی از بازیگران باسابقه سینما و تئاتر، در این مستند، نقش منصوری را بازی می‌کند و حضور او بر جذابیت‌های مستند افزوده است. بهبودی در گفت‌و‌گو با ایبنا از ذبیح‌الله منصوری و نقش او در علاقه‌مند کردن عموم مردم به کتابخوانی می‌گوید. 
 
 آقای بهبودی چه شد قبول کردید در مستند «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» بازی کنید؟
از چند زاویه می‌توان به این موضوع نگاه کرد. ذبیح‌الله منصوری برای نسل من هم که در دهه۶۰ نوجوان بودم، نویسنده و مترجمی بود که می‌شد کتاب‌های جذابی از او خواند. من از دبستان به کتاب علاقه پیدا کرده بودم و مطالعه را دوست داشتم. خواندن کتاب‌های ایشان هم جزو سرگرمی‌ها و لذت‌های آن دوران من بود. «سینوهه»، «خواجه تاجدار» و «خداوند الموت» کتاب‌های مشهور و خوش‌خوان منصوری بودند که مخاطبان زیادی داشتند. من در سریال «شبکه مخفی زنان» به کارگردانی افشین هاشمی چند نقش تاریخی کوتاه بازی کردم که یکی از آنها جوانی‌های ذبیح‌الله منصوری بود. آنجا به خاطر فضای کار بعضی از این نقش‌ها کمی به تیپ نزدیک می‌شد ولی عمدتاً سعی می‌شد شخصیت‌پردازی هم برای کاراکتر صورت بگیرد. در مورد جوانی‌های منصوری و با توجه به ادعایی که کرده بودند، من بوکسور و قهرمان بوکس بودم، ما کمی رویکرد طنازانه به ماجرا داشتیم. شخصیت‌پردازی را به خاطر کمبود وقت و نوع رویکرد در آن سکانس‌ها کمی با شوخی انجام دادیم. آنجا من دیدم چهره‌ام مناسب این نقش است، چون نقش‌های دیگری که در این سریال بازی کردم عمدتاً با گریم همراه بود ولی برای ذبیح‌الله منصوری به گریم نیازی نداشتم، البته با زیرسازی‌هایی بدن ایشان را هم درشت اجرا کردیم تا حال و هوای بوکسوری را بنا به ادعای خودشان داشته باشد، همچنین کمی لهجه کرمانشاهی به دیالوگ‌ها دادم و آن اجرا حالتی شوخ پیدا کرد. 

 پس از تجربه حضور در «شبکه مخفی زنان» به مستند «مشت‌زنی در رینگ ترجمه» رسیدید؟
ظاهراً آقای شهپرراد آن سریال را دیده بودند و تماس گرفتند و گفتند مستندی درباره ذبیح‌الله منصوری داریم و می‌خواهیم چهره ایشان را هنگام مصاحبه با اسماعیل جمشیدی بازسازی کنیم. من هم مشتاق بودم، منتها به خاطر کمبود وقت و تعدد کار‌ها باهم هماهنگ نمی‌شدیم. آقای شهپرراد و تیمش خیلی صبوری کردند تا در نهایت دو روز قبل از جنگ ۱۲روزه توانستیم این سکانس‌ها را بگیریم که اگر نمی‌گرفتیم فکر می‌کنم مستند ساخته نمی‌شد. علاقه شخصی و اتود‌هایی که بر شخصیت ایشان در سریال زده بودم دست به دست هم دادند من در این مستند نقش ذبیح‌الله منصوری را بازی کنم. 

 ذبیح‌الله منصوری مخالفان و موافقان زیادی دارد. خودتان در رابطه با این شخصیت چه دیدگاهی داشتید؟
جدا از اینکه بازیگر باید طرف نقش را بگیرد، فکر می‌کنم ما باید برایند کلی را در نظر بگیریم. اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم و به آنها بچسبیم قطعاً همه در زندگی‌شان اشتباهات، نقص‌ها و ضعف‌هایی داشته‌اند. در برایند کلی باید دید زندگی این آدم چقدر مفید بوده است. منصوری بیش از نویسندگان و مترجمان زمان خودش موجب شد مردم کتاب بخوانند، هرچند بخش عمده آن کتاب‌ها سرگرم‌کننده بودند، اما آثار جدی‌تری را هم مطرح کرد و به مردم شناساند. 

 پس شما برایند کلی منصوری در فرهنگ کتابخوانی ایران را مثبت ارزیابی می‌کنید؟
درباره ذبیح‌الله منصوری مهم‌تر از همه این است که عده‌ای را به کتاب خواندن عادت داد. این خیلی نکته مهمی است. صنعت نشر باید به شرایط اقتصادی توجه کند و بازار اصلی‌اش را از خوانندگان عام به دست بیاورد تا در کنار آن بتواند به انتشار کتاب‌های خاص هم بپردازد. اگر انتشاراتی‌ها بخوانند فقط یکسری کتاب‌های خاص و جدی را منتشر کنند ورشکست خواهند شد. خیلی از انتشاراتی‌ها در طول این سال‌ها ورشکست شده و نتوانسته‌اند دخل و خرج‌شان را با هم هماهنگ کنند. در کشور‌های دیگر هم همین‌گونه است و صنعت نشرشان منتظر نمی‌نشیند تا ببیند قشری خاص کتاب فیلسوفی را می‌خواند و فقط همان را برای آن قشر چاپ کند، بنابراین دوستانی که ذبیح‌الله منصوری را نقد می‌کنند، متوجه این مسائل نیستند. ما بیشتر از ناحیه کتابخوان‌های جدی ضربه خورده‌ا‌یم که برچسب زرد بودن به این کتاب‌ها زده و به مرور باعث ضعیف شدن فرهنگ کتابخوانی شده‌اند. در کنار عوامل مختلف که به ضعیف شدن کتابخوانی ضربه زده، این مورد هم تأثیر داشته است. 

 کوچک شمردن سلیقه مخاطب عام چه تأثیری بر سرنوشت فرهنگ کتابخوانی گذاشته است؟
ما به قشری که این سبک کتاب‌ها را می‌پسندیدند، ضربه زدیم. ما این فرصت را از آنها گرفتیم تا آنها در کنار خواندن «سینوهه» و «جراح دیوانه» به سمت کتاب‌های جدی‌تر نروند. ما اگر فرهنگ کتابخوانی داشتیم باید کاری می‌کردیم تا آن شخصی که به زعم ما انتخاب‌های سطحی‌تری می‌کرد به مرور به مطالعات جدی روی بیاورد، اما این کار را نکردیم و وقتی این رشته قطع و دچار انقطاع شود، دیگر آن شخص به سمت کتاب‌های جدی نمی‌رود که هیچ، کتاب‌هایی در سطح «سینوهه» را هم کنار می‌گذارد. این اتفاقی است که افتاده و صنعت نشر در کنار عوامل دیگر از آن ضربه خورده است. در نظر بگیرید آن جماعتی که ساعت۳ صبح پشت انتشاراتی می‌نشینند تا نسخه جدید هری پاتر را بخرند را آنجا بخواهند تحقیر کنند و مثلاً بگویند اگر کتابخوان هستید باید «هستی و زمان» هایدگر را بخوانید. ما متأسفانه همیشه از یک سمت بام افتاده‌ایم. برایند کلی من از حیات و زندگی منصوری بسیار غریب، جذاب و تراژیک است. این کتاب نوشتن‌ها که برایش حاصل مادی نداشته که مثلاً بگوییم او این حجم کار را می‌نوشته تا پنت‌هاوسی بگیرد. منصوری تازه چند سال آخر عمرش آپارتمانی گرفت و زندگی معمولی و بخور و نمیری داشت. قطعاً او ذوق و شوقی داشته که ساعت‌ها می‌نشست و در حوزه‌های متفاوت کار ترجمه را انجام می‌داد.

برچسب ها: مستند ، ترجمه ، کتاب
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار